چهار شهیدی که فیلم زندگیشان به جشنواره فجر امسال میآید/ رونق بیوگرافی شهدا
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۲۵۱۵
علاوه بر فیلم شهید بروجردی، سازمان اوج سه فیلم دیگر درباره شهدای شاخص دوران دفاع مقدس برای جشنواره چهل و یکم در دست تولید دارد. شهید محمدابراهیم همت، سردار علی هاشمی و شهید مهدی زینالدین پروژههای سینمایی هستند که جزئیات ساخت این آثار رسانه ای نشده است اما طبق شنیده ها توسط سه کارگردان مطرح تولید خواهند شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم سینمایی غریب شرحی بر احوالات درونی شهید محمد بروجردی، شیوه فرماندهی و تلاش او برای ایجاد اتحاد در غرب کشور در دوران دفاع مقدس است. این فیلم به نویسندگی و تهیه کنندگی حامد عنقا و کارگردانی محمد حسین لطیفی در حالی وارد فاز تولید شده که سال ها است خبرهایی مبنی بر ساخت اثری درباره شهید بروجردی به گوش می رسد. آن پروژه ها راه به جایی نیافتند و حالا مقطعی از زندگی این فرمانده شاخص در فیلم غریب به تصویر کشیده خواهد شد. بابک حمیدیان در این فیلم ایفاگر نقش شهید محمد بروجردی است و بر اساس نشانه ها و سابقه سازندگان می توان به اثری درخور امیدوار بود.«غریب بازگشت محمد حسین لطیفی به سینمای دفاع مقدس پس از ۱۶ سال محسوب می شود؛ کارگردانی که روز سوم او با موضوع مقاومت مردم خرمشهر، اثری ممتاز است که تحسین خاص و عام را برانگیخت.
پس از وقفه ای نه چندان طولانی، سازمان هنری رسانه ای اوج به عرصه سینمای مقاومت و دفاع مقدس بازگشته است. بتازگی فیلم غریب محصول جدید سازمان اوج کلید خورده و چند پروژه دیگر این سازمان در پیش تولید قرار دارند.
در کارنامه اوج در حوزه سینمای مقاومت و دفاع مقدس آثار زیادی به چشم میخورد که در ادامه به این آثار اشاره میشود.
منصور / ۱۳۹۹
فیلم سینمایی منصور که سال پیش اکران عمومی شد، دربرگیرنده مقاطعی از زندگی شهید منصور ستاری است. این فیلم را سیاوس سرمدی کارگردانی کرد که حاصل آن یک اثر زندگی نامه ای موفق بود. فیلم منصور روایتگر زندگی شهید ستاری است که در زمان جنگ تحمیلی با راه اندازی کارگاهی، برخی از تجهیزات لازم برای ساخت هواپیما را به ایران آورد و به ساخت هواپیما در کشور پرداخت تا بسیاری از مشکلات کشور در زمان جنگ را حل کند.
آبادان یازده ۶۰ / ۱۳۹۸
دوران دفاع مقدس سرشار از اتفاقات بدیعی است که هنوز جایی در سینما و تلویزیون نیافته اند. یکی از آن ها ماجرای مقاومت کارکنان رادیو نفت ملی آبادان است که تا پای جان ایستادند و اجازه ندادند نبض رسانه ای شهر سقوط کند و به دست دشمن بیفتد. اگر این اتفاق رخ می داد روحیه مردم تضعیف می شد اما بچه های رادیو با دست خالی مقاومت کردند. مهرداد خوشبخت در فیلم آبادان یازده ۶۰ این اتفاق مهم را دراماتیزه کرد و اثری مطلوب تحویل مخاطبان داد.
۲۳ نفر / ۱۳۹۷
کتاب «آن ۲۳ نفر» به قلم احمد یوسف زاده بر اساس اتفاق های واقعی نوشته شده است. سازمان اوج این کتاب را به کارگردانی مهدی جعفری تبدیل به فیلم کرد و باعث آشنایی بیشتر مخاطبان با یک واقعه خاص شد. ماجرا درباره اسارت ۲۳ سه نفر از رزمندگان ۱۳ تا ۱۷ ساله کشورمان به علاوه ملاصالح قاری در دوران دفاع مقدس است که سرگذشتی دراماتیک داشته اند.
به وقت شام / ۱۳۹۶
هشت سال دفاع مقدس، نقطه طلایی کشورمان در تاریخ است که رزمندگان با مقاومت خود اجازه تاراج وطن به دشمن را ندادند. زمان گذشت و فرقه انحرافی داعش سودایی شبیه آن چه صدام در سر داشت، را به شکلی دیگر دنبال می کرد. این بار جبهه مقاوت کمی آن سوتر از مرزها بود و در داخل کشور کسی صدای تفنگ و آژیر را نمی شنید. مدافعان حرم در برابر داعش ایستادند و امنیت را برای منطقه به ارمغان آوردند. ابراهمیم حاتمی کیا در فیلم به وقت شام پیوندی هنری میان دوران دفاع مقدس و مبارزه با داعش زد و یک پدر و پسر را در کانون داستان قرار داد. حاتمی کیا با کوله باری از تجربه در ساخت آثار دفاع مقدس، نگاهی متفاوت به این فیلم داشت.
تنگه ابوقریب / ۱۳۹۶
بهرام توکلی در نهمین فیلمش سراغ سوژه ای رفت که هم در کارنامه اش نو است و هم تا حالا فرصت پرداخت سینمایی بدست نیاورده بود. داستان تنگه ابوقریب بر اساس یک اتفاق واقعی نوشته و ساخته شد: در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر میکند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جادههای کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است... فیلم ادای دینی است به رشادت های گردان عمار که در گمنامی ایثار کردند و بر تارک تاریخ درخشیدند. با این حال سال ها خیلی ها از ماجرا بی اطلاع بودند و تنگه ابوقریب عامل زودن غبار از واقعه بود.
بادیگارد / ۱۳۹۴
ابراهیم حاتمی کیا فیلم بادیگارد را زمانی می سازد که جنگ شکل دیگری گرفته و حالا بحث ترور دانشمندان هسته ای در میان است. به همین نسبت او قهرمان اصلی اش را یک محافظ قرار می دهد که بخاطر یک خطا مورد سوء ظن و عتاب قرار گرفته است؛ باز هم یک قهرمان تنها از سینمای حاتمی کیا. این بار حاج حیدر ذبیحی با بازی پرویز پرستویی. حاج حیدر آدم دهه نود است؛ با دغدغه ها و مقتضیات آن. در اوج پختگی و طمانینه است؛ اقتضای سن و شغل(حفاظت) و البته تجربه اش این حجم از آرامش را می طلبد. حاج حیدر دل شکسته از گردش روزگار است که چرا باید مورد سوءظن باشد. او اما قاعده بازی را می پذیرد و به کار شخصی روی می آورد. حاج حیدر آدم جنگ است و هنوز به مرام بچه های آن زمان که آرمان حاتمی کیا است ، وفادار مانده.
ایستاده در غبار / ۱۳۹۴
ایستاده در غبار شرحی است از فرماندهی حاج احمد متوسلیان، رشادت ها و ذکاوت او در مدیریت بحران. محمد حسین مهدویان در اولین تجربه فیلمسازی خود، شیوه ای مستندگونه برای روایت داستان برگزید که منجر به فیلمی با ساختاری متفاوت شد. همه امتیاز ایستاده در غبار به ساختار آن نیست و روایت صادقانه ، غیر کلیشه ای و غیر شعاری از شخصیت حاج احمد متوسلیان برگ برنده اصلی آن محسوب می شود. در این فیلم هادی حجازی فر نقش متوسلیان را بازی کرد و به شهرت و محبوبیت رسید. اغراق نیست اگر بگوییم ایستاده در غبار یکی از شاخص ترین آثار زندگی نامه ای با موضوع فرماندهان دفاع مقدس است که خاص و عام آن را پسندیدند.
سریالها
اولین سریال این سازمان با نام آسمان من ساخته شد که روای تلاش سربازان گمنام برای ایجاد امنیت در پروازها است. مینو سریالی است با موضوع مقاوت خرمشهر و گیله وا به مقاومت جنگل می پردازد. رد مقاومت حتی در سریال کمدی پایتخت ۵ دیده می شود که روایتگر سبعیت داعش است
کد خبر 1679894منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای دفاع مقدس کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران اکران سینما سینمای ایران ایستاده در غبار دوران دفاع مقدس تنگه ابوقریب حاتمی کیا حاج حیدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۲۵۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای جالب آمدن شهید محرابی به مدرسه پسرش
همسر شهدا در مسیر تاریخ به بلندای نامهایی، چون ربابه، نجمه خاتون، سبکیه، نرجس خاتون و ... است و همسران عظیم الشان ائمه اطهار.
مهمترین نوع ایثار گذشتن از آن چیزی که دوستش داری بخصوص اگر آن عشقت باشد... همسران شهدا عشقشان را، همدمشان را، پدر فزرندانشان را دادند، تا ما حال راحت زندگی نامه آنها بخوانیم... کتاب «روایت بیقراری» کتابی خوب از زبان یک همسر شهید مدافع حرم یعنی مرضیه بلدیه است که از زندگی خود با شهید مدافع حرم حسین محرابی گفته است.
حسین محرابی از آن شهدایی است که برای رفتن به سوریه و دفاع از حرم آل الله خودش را به آب و آتش زد و حتی خودش را به جای افغانی جا زد، لهجه تغییر داد، شناسنامه عوض کرد تا به میدان جنگ برود. مرضیه بلدیه در کتاب «روایت بی قراری» از خودش و شهید محرابی گفته و نتیجه کتاب خواندنی شده است که در مدت کوتاه چاپش تا کنون ۵ بار تجدید چاپ شده است. باید کتاب را بخوانید و بدانید تا زندگی کسی که آرزویش شهادت است چگونه است. اما برای اینکه بیشتر از این شهید بدانید با همسرش مرضیه بلدیه گپ و گفت کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید:
خانم بلدیه! اگر برگردید به عقب اجازه میدید همسرتان به جنگ برود؟
بله. چون میدانستم راهی که میرود به این نقطه میرسد. سال آخری که حسین آقا بین ما بودند، مطمئن بودم، که دیگه حسین مال ما نیست، من فقط جسم حسین را داشتم و نظارت گر بی قراریهای و اضطرارش بودم. خودش میگفت مگر میشود خداوند یک نفر را عاشق دیدار خودش کند، بعد او را به این دیدار نرساند؟
فکر میکردید یک روز همسر شهید شوید؟
قبل از اعزامشان یک خواب از ایشان دیدم که دو نفری بالای یک کوه ایستاده بودیم، من داشتم میرفتم پایین، حسین آقا به من گفتند که همسر شهید! مواظب باش، من به او گفتم من را این طوری صدا نزن، بعد خندید و گفت باشد، مامان زینب! مواظب باش.
با دلتنگی خود و فرزندانتان برای پدرشان چه میکنید؟
دلتنگی از آن بخشهایی از زندگی است که هم دوستش دارم و خیلی اذیتم میکند، در یک زمانی زینب، بعد فاطمه، و حالا هم محمد مهیار خیلی دلتنگی میکنند، بیشتر وقتها در برابر صحبتهایشان و دلتنگی هایشان سکوت میکنم، ولی جدیداً به آنها میگویم بیایید و سه تایی با هم گریه کنیم خیلی جالب است بعد این گریهها سه تایی یک دفعه خندهمان میگیرد.
به نظر شما کتاب شهدا چگونه باید نوشته شود؟ شهدا را باید ستاره نشان بدهیم یا آدمهایی در دسترس که توانستند شهید بشوند؟
من با این که بخواهند شهدا را ستارههای دست نیافتنی نشان بدهند، مخالفم. آنها هم یک انسان بودند شبیه ما، ولی زرنگتر که متوجه شدن در بزنگاها چه طور عمل کنند
غالباً واکنش مردم وقتی میشنوندهمسرشهید هستید، چه هست؟
نگاههای مردم وقتی متوجه میشوند من همسر شهید هستم خیلی متفاوت است، بعضیها همان سوالهای تکراری را میپرسند، بعضیها التماس دعا دارند، بعضیها هم میگویند طفلک، چه طور شوهرت با سه تا بچه ولت کرد و رفت؟
با توجه به آیه قرآن که میفرماید: گمان نکنید شهدا مردهاند بلکه زنده هستند و نزد ما روزی میخورند، شهید محرابی در سختیهای زندگی، راهنماییتان میکند و به کمکتان میآید؟
من نمیتوانم بگوییم هر وقت خواستم شهید بودند و آمدند، ولی هر وقت که واقعاً به اضطرار رسیدم و ملتمسانه به ایشان گفتم خودت بیا و حل کن، آمدند و مشکلم حل شده است. مثلاً مهیار کلاس اول دبستان که بود، یک شب به من گفت مامان مگر نمیگویید شهدا زنده هستند؟ فقط یک بار به بابا بگویید بیاید مدرسه و من بابام را به بچهها نشان بدهم، بعد دوباره برگردد. من بعد از حرفهای مهیار خیلی خودم را کنترل کردم که جلوی او گریهام نگیرد، و به مهیار گفتم باشد من به بابا میگم ولی خودت هم حتماً به بابا بگو. بعد که محمد مهیار خوابید کلی گریه کردم و به شهید گفتم خودت کاری بکن. فردا صبح که بچه را رساندم مدرسه دیدم یک بنر بزرگ از پدرش در حیاط مدرسه زده بودند، مهیار یک راست دوید و رفت جلوی عکس بعد آمد پیش من و گفت مامان بابا حرف من را شنید و حالا من هم میتوانم بابام را به دوستهایم نشان بدهم
مطمئناً به راهی که همسرتان رفته معتقدید، آیا پسرتان را هم تشویق میکنید به این راه برود؟
شهید محرابی در فرازی از وصیتنامهشان خطاب به محمد مهیار گفتند: یک دست لباس و پوتین نظامی برای محمد مهیار خریدهام به محض این که لباسها کمی اندازه شد اسلحله مرا بردارد و بیاید و اعتقاد قلبی من این هست که آن چیزی که به انسان عزت و آبرو میدهد، جهاد در راه خدا هست
شهید شدن همسرتان سختتر بود برای شما یا اگر قرار بود خودتان بروید و شهید بشوید؟ اجر کدامش بیشتر است؟
شهید شدن همسرم برای من از شهید شدن خودم به مراتب بسیار سختتر بود، بعد از شهادت شهید، من بارها شهید شدم و دوباره زنده شدم.
در این مدت جایی بوده که خیلی دیگر خسته شده باشید از ادامه این راه؟
اگر کار برای خدا باشد، خستگی و افسرده کی معنا ندارد، من هرلحظه دارم با شهید زندگی میکنم، باور دارم به عند ربهم یرزقون بودنش، باور دارم به قولهایی که بهم داد. گذشته از اینها ما ابدیت را در پیش داریم، جایی که قرار هست انشاالله تا بی نهایت در جوار رحمت یزدان متنعم باشیم. دررسیدن به قله خستگی هست، چاله هست، دستانداز هست، مهم این است که ما درحال حرکت هستیم و ناامید نیستیم ما از چند تا ترقهبازی و دستانداز نمیترسیم و نمیهراسیم.
منبع: آنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی